برسام عزیزبرسام عزیز، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 10 روز سن داره

بهانه زندگی من و بابایی

خدایا شکرت پسرم به دنیا اومد

1392/5/5 21:27
1,604 بازدید
اشتراک گذاری

٣١ تیر ماه سال 1392 بیمارستان الغدیر

ساعت 11:21 دقیقه صدای گریه برسامم به محض تولدش موجی از سرور و غرور در وجودمان طنین انداخت..

این فرشته آسمانی زمانی به جمع ما آمد که دقیقااااااااااا سه سال از ازدواجمان میگذشت..

برسام روز تولد مامانش و سالگرد عروسی مامان و باباش قدم به این دنیا گذاشته.چه روز عزیزی این روز

خدایا تو بهترین ها رو برای ما رقم زدی.ممنون ای بزرگ

یه موجود سالم برسام من این پسری بود که 9 ماه تمام تنهایی من و پر کرد......

خدایاااااااااا شکرت...تیر ماه 92 هم رسید...الان 23 سالم شده.این گذر عمر چیزی قسمت همه ماست.

حالا میتونم مسلط باشم.اشتباه زیاد کردم..اشتباه بی ارزش کردم

اما خدا خواست هنوز سالمم .جوانم.پسری دارم..خانواده خوب.دوستانی مثل برگ گل

الان انرژی جدید دارم..برای ادامه زندگی..تمام توانم بر این بود که امسال شگفتی بیافرینم

شگفتی که پسرم <<برسام>> است...........

خدایا هزارااااااااااااااااااااااان بار شکرت به خاطر پسر سالمم.............

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

مامان هلاله
6 مرداد 92 9:44
بسلامتی گلم قدمش مبارک باشه
مامان محمد آرین
6 مرداد 92 10:41
سلام آنای عزیزم.............خوشحالم که به سلامتی فارق شدی..........زود تر بیا و برامون از سزارینت بگو........سخت بود؟ اون لحظه که برسامو دیدی چه حسی داشتی؟........... حال پسرمو پرسیده بودی شکر خدا خوبه.....منم مثل تو بی نهایت بی قرارم که زودتر ببینمش والبته این کابوس عمل و...یه روز تموم شه........اسم پسرمم گذاشتم امیر حسین.........اول قرار بود آرین باشه ولی دیگه تصمیم عوض شد........... ازخدا میخوام برسام جان عمر طولانی و باعزت داشته باشه..........آمین ... برای منم دعا کن عین تو بارمو سالم زمین بذارم.
مامان سپهر
6 مرداد 92 15:58
سلام آنا جونم تبریک میگم عزیزم خیلی خوشحالم که پسرت صحیح وسالم اومد بغلت پسرمنم مهر میاد
مریمی
7 مرداد 92 19:02
سلااااااااام انا جون تبریییییییییییییییک به تو و همسر گلت برات خیلی خوشحالم روی پسر گلتو ببوس داری شیرش میدی واسه همه دعا کن
مریم نظری(صف منتظران امیدوار)
8 مرداد 92 11:57
سلام آنا جونم خدا رو شکر که بارتو ساااالم روز مین گذاشتی ایشالا که قدمش براتووون خیر باشه وپر از برکت....خیلی خیلی تبریک میگم ..بازم بیا وبیشتر از خودت وبرسااام جوون بگووو،سریه بعدی عکس هم یادت نره بذاری.... راستی چه جالب که سه تا مناسبت عزیز تو یه روزه .... التماس دعااااااا مامان آنای نازنینم
مامان دونه سیب
9 مرداد 92 19:02
مبارکهههههههه آنا جونمممممممممممممممم ببوسش پسری رو