برسام عزیزبرسام عزیز، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 16 روز سن داره

بهانه زندگی من و بابایی

بدون عنوان

سلام مامانی خوبی عزیزم از صبح میخواستم بیام پیشت ولی اصلا وقت نکردم تا الان تو خونه خیلی کار داشتم مشغول تمیز کاری  بودمم میدونی امروز چه روزیه عزیزمممم دوسال پیش همچین روزی حنابندون من و بابایی بوده هه دوروز دیگه هم سالگرد ازدواجمون و تولد مامانی فقط امیدوارم بابایی یادش نره چون من ناراحت میشم خوب من برم عزیزم چون بابا جونت داره میاد دنبالم بریم  خونه مامانی امشب شام خونه دایی علی دعوتیم گلممم دوباره میام پیشت بووووووووووووس
22 آبان 1391

دلتنگی

یه سلاممممممم خوشگل خدمت خوشگل ترین نی نی دنیااااااا عزیز دلممم چقدر دلم برات تنگ شده بوووووووووووووووووووووووووس فکر کنم چند ماهی میشه که پیشت نیومدم آخه اصلا حوصله وبلاگ نداشتم هههههه آخه بیام اینجا چی بگم؟ ازتنهایی هام ؟ از دلتنگی هام ؟ از نبود تو؟ از اون روزی که بهت گفتم تولدمه و من منتظرتم 4 ماه میگذره ولی................ تو هنوز پیشم نیومدی بعضی روزا دلم میگیره ولی دوباره به خودم روحیه میدم میگم باید قوی باشم نی نی من یه مامان قوی میخواد عزیز دلم الان یک سال و 4ماه که من و بابایی منتظر توییم پس چرا نمیایی؟ امروز یه کمک کوچولو بهت کردم تا شاید بیای تو دلم(ای یو ای) زیاد در موردش توضیح نمیدم دوست ندارم قوووووووووووووووول...
22 آبان 1391